مادر

 

تابستان بود . هوا گرم بود . گوشه حیاط توی سایه فرش را

پهن می کردیم ، ( خب مستحب است که زیر آسمان باشیم )

ساعت ها می نشستیم و اعمال روز عرفه را انجام می دادیم ...

ادامه نوشته

پدر

 

برخلاف مادرم که خیلی گیرا ، حراف و خوش برخورد بود ،

پدرم ساکت و کم حرف بود . آرام .

 و این تاثیر دوران طولانی طلبگی و تنهایی در گوشه حجره بود .

 

ادامه نوشته

نامه ...

 

پرسیدم : از طرف کی آمده بودند ؟ از کجا ؟

گفت : ماجرای زندگیمان را با یک نامه برای آقا نوشته بودم ...

ادامه نوشته

چانه ...

 سرفه ای کردم و گفتم : « ریشات کو آشیخ ؟ »

و بعد با حالتی تمسخرآمیز گفتم : « ای بابا یادم رفته بود که ما تراشیدیم . » 

...

خنده روی صورتم یخ زد .

ادامه نوشته

عبا و عمامه

فکرش را بکنید میان 300 – 400 نفر ، یک نفر با یک لباس دیگر !

البته نمی گذاشتم خیلی سخت بگذرد ، با شیطنت و بازی و رفاقت

 و این ها جبران می کردم ...

ادامه نوشته

عمامه

 

او در سلول 20 بود و من در سلول 18 . تازه آورده بودنش .

 

ریشش را تراشیده و عمامه از سرش برداشته بودند ...

ادامه نوشته

طبق های غذا

یک گردان نیروی انتظامی از مشهد برای انتقالم به بیرجند آمده بود .

 دو روزی میهمان !!! شهربانی بیرجند بودیم . اما ...

ادامه نوشته

برنج کوپنی

ناهار منزل آقا مهمان بودیم .

وقتی آمدند و نشستند ، انگار چیزی عوض شده باشد ،

 پرسیدند : ...

ادامه نوشته

زندانبان

 

ای کاش انقلاب نمی شد ، ای کاش زمین دهان باز می کرد و

مرا می بلعید . دوست داشتم ...

ادامه نوشته

خشک خشک ...

قرار بود ریش هایم را خشک خشک بتراشند . برای همین در طول مسیر ...

 

            * گوشه هایی از زندگی گل محمدی ( امام خامنه ای (حفظه ا...) )

ادامه نوشته

جرعه نوش کوثر

بعد از پایان راز و نیاز حضرت آیت الله خامنه ای ، آقای واعظ طبسی به ایشان

 عرض کرد : آقا زاده ها هم بیایند نزدیک تر تا از نزدیک امام (ع) را زیارت کنند .

معظم له فرمودند : پس بقیه چی ؟ !

     

ادامه نوشته

جرعه نوش کوثر

 

... ایشان به حالت مزاح فرمودند :

         اینجا که نمی شود پیراهن را از تن درآورد ! ...

ادامه نوشته

دعای سید علی

حجت الاسلام دانشمند :

اگر من از مظلومیت رهبر بگویم شاید دلتان خون بشود ، خیلی مظلومند ایشان .

این موضوع را من با یک واسطه می گویم .

با یکی از محافظ های آقا در حرم امام رضا (ع) روبروی ضریح ....

ادامه نوشته