بعضی وقت ها که دلت بگیره ، هیچ کجا مزار شهدا نمیشه .

 

اینکه بشینی کنار قبر یه شهید ؛ شهیدی که حتی نمیدونی

اسمش چیه !

شهیدی که فقط خدا اسمش رو می دونه ...

عده ای جاویدالاثرند و برخی شهید گمنام .

 ما اسم مادرمون زهرا (س) رو میدونیم ولی نمی دونیم مزارش

کجاست ...

و برعکس شهدایی هستن که میدونیم مزارشون کجاست ، اما

اسمشون رو نمی دونیم ... مثل همین شهدای گمنام کهف الشهدا .

بعضیاشون حتی به اندازه یه اسم ، جایی رو توی این دنیای فانی

اشغال نکردن .

 

( بچه ها نمی دونم کی میخوایم باور کنیم که این دنیا ارزش نداره .

 همه چیزش حساب کتاب داره ... اگه دیر بفهمیم ، وقتی که دیگه

 کار از کار گذشته ، دیگه فایده نداره ها ! )

 

اصلا بنده خدا باشید . چه فرقی می کنه اسمت چی باشه ؟

 آهای شهید گمنام با تو هستم .

 فرشته ها هر شب اینجا نازل میشن . فرشته بارونه هر شب ...

میشه فرشته ی من هم تو باشی ؟

 

بارها برات فاتحه خوندم . امشب از آسمون بیا زمین ... بیا و برام

فاتحه بخون ...

 

ثواب داره به خدا ...

من یه مرده ام که مزارم سنگ نداره . دلم از سنگه ...

چه بلا هایی که نیاوردم سر این لوح سپید .

گناه منو بی آبرو کرده .

لازم نیست پرده ها کنار بره ؛ تو از آسمون همه ی گناهای منو

دیدی !

گناهای ریز و درشت ... !

 

چه سنگین شده بالم

                    و

              چه سنگین شده بارم ...

 

همه عشقم شده این قفس ...

  یادم رفته پرواز ...      

         یادم رفته خدا ...