دانشجوی مھندسی برق دانشگاه علم و صنعت باشی و بروی

زیر رگبار گلوله ، عجيب نيست ؟!

آدم باید خيلی دل شير داشته باشد که ھمه چيز را ول کند و بزند

 به بيابان و ميان بسيجی ھای خاکی .

جاج احمد متوسليان را مي گویم .

 فرمانده لشگر ٢٧ محمدرسول الله ( صلی لله وعليه وآله ) .

یادم نميره ، شب ، ما را توی ميدان صبحگاه در دوکوھه

جمع کرد . به خط شدیم .

 گفت : حالا تا پانصد می شمرم ، سينه خيز برید .

 دیشب که شناسایی رفته بودیم ، شمردیم دیدیم باید ھمين قدر

 برید تا از دید دشمن خارج شيد .