شهوت شهادت
شب عمليات با سيد محلمون داشتم حرف می زدم یھو رفت اون
کنار رو به صحرا پلاک شو در آورد انداخت تو صحرا
.داد زدم سيد چيکار می کنی
. الان شھيد می شی بعد جنازتبر نمی گرده .
گفت
: دارم شھوت شھادت تو خودم می خشکونم .من که تعجب کردم گفتم : شھوت شھادت دیگه چه صيغه ای ؟
گفت: الان داشتم فکر می کردم ميرم شھيد می شم بعد برام یه
مجلس خوب می گيرن خوشحال شدم .
ولی من دارم واسه خدا ميرم . ميدونم اینا که به خاطر خدا نيست
برای ھمين دارم شھوت شھادتو می کشم .
ھنوز ھم جنازه سيد بر نگشته
...
+ نوشته شده در یکشنبه ۲۰ مرداد ۱۳۹۲ ساعت 1:34 توسط بیقرار شهادت
|