شلمچه !

 از پگاه باران گذشتي ...

از خاكريزي شعله ور ، با نگاهي خيس !

به جست وجوي آسمان .

بر دامان شلمچه ،

آسمان دو تكه شد ... نيـمي ستاره ، نيـمي آينه ...

و غرور دشت با نقب هاي روشن شكسته شد .

رديفي سپيده ، رديفي شكوفه !