چنان كه ابن بابويه - عليه الرحمة - از امام صادق عليه السلام

 به سند معتبر روايت كرده است كه روزى ابوذر - سلام الله عليه -

بر پيغمبر صلى الله عليه و آله و سلم گذشت ، جبرييل به صورت

 دحيه كلبى در خدمت آن حضرت به خلوت نشسته و سخنى

 در ميان داشت ؛ ابوذر گمان كرد كه دحيه كلبى است و با

حضرت حرف نهانى دارد ، بگذشت .

 

جبرييل گفت : يا رسول الله ابوذر بر ما گذشت و سلام نكرد ؛

 اگر سلام مى كرد ، ما او را جواب سلام مى گفتيم ،

 به درستى كه او را دعايى هست كه در ميان اهل آسمانها

معروف است ؛ و چون من عروج كنم ، از وى سؤ ال كن .

 

چون جبرييل برفت ، ابوذر بيامد .

حضرت فرمود كه اى ابوذر ، چرا بر ما سلام نكردى ؟

 

ابوذر گفت : چنين يافتم كه دحيه كلبى در حضورت بود و براى

 امرى او را به خلوت طلبيده اى ، نخواستم كلام شما را قطع كنم .

 

حضرت فرمود كه جبرييل بود و چنين گفت ،

 ابوذر بسيار نادم شد .

حضرت فرمود : چه دعاست كه خدا را به آن مى خوانى كه

جبرئيل خبر داد كه در آسمانها معروف است ؟

 

گفت اين دعا را مى خوانم :

 

 « اللّهمَ انّى اساءلُكَ الايمانَ بِكَ وَ التَّصديقَ

بِنَبيِّكَ وَ العافيةَ مِن جَميعِ البَلاء وَ الشُّكرَ

عَلَى العافيةَ وَ الغِنى عَن شِرارِ النّاس »

                                    انسان و قرآن ، ص 288 – 287