راستی سید مرتضی تو چه دیدی که ما نمی بینیم ؟

چشمانمان کور است وگوش هایمان کر ...

معبر تنگ است خیلی ...

میدانم برای شهید شدن فرصت باقیست ...

نمیدانم چرا این دل صاف نمی شود ...