شهید ردانی پور ...
استخاره کرد . بد آمد .
گفت : « امشب عمليات نمي کنيم . » بچه ها آماده بودند .
چند وقت بود که آماده بودند . حالا او ميگفت « نه » .
وقتي هم که مي گفت « نه » کسي روي حرفش حرف
نمي زد . فردا شب دوباره استخاره کرد . بد آمد .
شب سوم ، عراقي ها ديدند خبري نيست ، گرفتند خوابيدند .
خيل هاشان را با زير پيراهن اسير کرديم .
شهيد ردائي پور
+ نوشته شده در پنجشنبه ۱۷ بهمن ۱۳۹۲ ساعت 1:21 توسط بیقرار شهادت
|