شهیدی که از او چیز زیادی نمی دانیم جز چند عکس و چند خط نوشته که نزدیکانش درباره
 
 او گفته اند و فیلم کوتاهی از او که در مقابل دوربین صحبت کرده است .

این شهید بزرگوار اهل روستای فرادنبه از استان چهار محال و بختیاری بود که در شهریور
 
 سال ۹۰ در درگیری با گروهک تروریستی پژاک در ارتفاعات جاسوسان به شهادت رسید .
 
 
 
 
از او یک دختر یک سال و نیمه به نام زهرا به جا مانده است .
 

سخن شهید : انگیزه بنده از ورود به سپاه ، رضای خدا و بعد هم دفاع از مرز و بوم کشور در برابر
 
 دشمنان داخلی و خارجی است و ان‌شاءالله اگر شد و خدا بخواهد ، شهید بشیم .

از همه هکارانم می خواهم که کارشان برای رضای خدا باشد . خیلی از ما حرف از رضای خدا
 
می زنیم ولی پای عمل که می رسیم ، می لنگیم .

و خودسازی !

خودسازی خیلی  مهمه
.
مطلب آخر در قالب دعا از خدا عاقبت به خیری و شهادت در راهش می خواهم .

( راوی : خود شهید )

من آقا مسلم رو خیلی دوست داشتم چون خیلی محجوب و مظلوم بود .

با من هم که صحبت می کرد سرشو زیر می‌انداخت ؛ یعنی سرش رو بالا نمی کرد
 
و ... ( گریه سردار )

خدا می دونه نور ایمان در چشمش و صورتش هویدا بود ...

واقعا ایمان رو میشد تو صورتش دید .

نگرانی من اینه که چون خدا رو اینا رو دوست داره زود هم می برشون ...

( راوی : سردار میریان فرمانده سابق یگان صابرین )
 

آقا سید مهدی یه هفته قبل شهادتش به مسلم گفته بود خیلی داری نور بالا میزنیا .

مسلم هم به شوخی گفته من ایندفعه رفتم شهید میشم .

سید مهدی میگفت بهش گفتم نامردی اگه من رو شفاعت نکنی .

مسلم یه خنده ای میکنه و میگه تو دعا کن .

سید مهدی از مسلم قول شفاعت میگیره .

تو تشییع جنازه مسلم تو فرادنبه (استان چهار محال و بختیاری) که 14000 نفر جمعیت داره ،
 
 10000 نفر اومده بودن .

مسلم کابینتا را خالی میکرد و نخود و لوبیا و.. رو با ترازو میکشید و خمسشون رو
 
 حساب می‌کرد و می‌داد .

( راوی : برادر خانم شهید )

نماز اول وقتش هیچ گاه ترك نشد . در امر به معروف و نهی از منكر همیشه ثابت قدم بود .
 
امكان نداشت كه ببیند گناهی رخ می دهد و او تذكر ندهد . البته این كار را بسیار با آرامش و
 
 با رعایت همه جوانب انجام می داد .

مسلم با این اخلاق نیكو و عمل به تكلیف باید فرجامی چون شهادت می داشت .
 
همیشه می گفت آرزوی شهادت دارم و بالاخره به آرزوی دیرینه اش دست یافت .

ما خوشحالیم از اینكه او مزد اعمالش را گرفت ، اما تنها ناراحتی ما ، جای خالی او و
 
بی تابی فرزند یك و نیم ساله اوست كه بسیار دلتنگ پدرش است .

( راوی : پدر شهید )
 
 
آخرین پیامک شهید برای همسرش